طراحی جواهرات همیشه ارتباط نزدیکی با پیشینه تاریخی انسانگرایانه و هنری یک دوره خاص دارد و با توسعه علم و فناوری و فرهنگ و هنر تغییر میکند. به عنوان مثال، تاریخ هنر غرب جایگاه مهمی در سبک بیزانس، باروک، روکوکو دارد.
سبک جواهرات بیزانسی
ویژگیها: منبتکاریهای طلا و نقره با منبتکاریهای زیبا، سنگهای قیمتی صیقل داده شده، با رنگآمیزی مذهبی قوی.
امپراتوری بیزانس، که با نام امپراتوری روم شرقی نیز شناخته میشود، به خاطر تجارت گسترده فلزات و سنگهای قیمتی شناخته میشد. از قرن چهارم تا پانزدهم، بیزانس ثروت امپراتوری عظیمی را در اختیار داشت و شبکه تجارت بینالمللی رو به گسترش آن، به جواهرسازان بیزانسی دسترسی بیسابقهای به طلا و سنگهای قیمتی میداد.
در همان زمان، فناوری پردازش جواهرات امپراتوری روم شرقی نیز به اوج بیسابقهای رسید. سبک هنری که از روم به ارث رسیده بود. در اواخر امپراتوری روم، انواع جدیدی از جواهرات رنگی شروع به ظهور کردند، اهمیت تزئینات با سنگهای قیمتی از طلا پیشی گرفت و در همان زمان، نقره ابونیت نیز به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفت.
اسکلت سازی طلا و نقره یکی از ویژگی های مهم جواهرات بیزانسی است. یکی از معروف ترین تکنیک های فرآوری طلا در بیزانس، اوپوسینتراسیل نام داشت که عبارت بود از اسکلت سازی طلا به منظور ایجاد الگوهای ظریف و پرجزئیات با اثر برجسته کاری قوی، تکنیکی که از قرن سوم میلادی برای مدت طولانی رواج داشت.
در قرن دهم میلادی، تکنیک میناکاری با حکاکی توسعه یافت. جواهرات بیزانسی کاربرد این تکنیک را که شامل حکاکی یک الگوی فرورفته مستقیماً در لاستیک فلزی، ریختن مینا در آن برای برجسته کردن تصویر روی فلز و حذف استفاده از پسزمینههای کاملاً میناکاری شده است، به اوج خود رساندند.
جواهرات رنگی بزرگ. آثار سنگهای قیمتی بیزانسی شامل سنگهای صیقلی، نیمدایرهای منحنی و با پشت صاف (کابوشون) بود که در طلای توخالی قرار گرفته بودند و نور از میان سنگهای نیمدایرهای منحنی نفوذ میکرد تا رنگ سنگها و شفافیت کریستالی کلی سنگها را به سبکی پیچیده و مجلل نمایان کند.
با رنگ مذهبی قوی. از آنجا که سبک هنری بیزانس از مسیحیت سرچشمه گرفته است، بنابراین صلیب یا داشتن یک حیوان معنوی میتواند در جواهرات سبک بیزانس رایج باشد.
سبک جواهرات دوره باروک
ویژگیها: باشکوه، پر جنب و جوش، قوی و پرشور، در عین حال سرشار از وقار و نجابت، تجمل و شکوه
سبک باروک که در دوره لویی چهاردهم در فرانسه آغاز شد، باشکوه و مجلل است. در آن زمان، این سبک در دوره توسعه علوم طبیعی و اکتشاف دنیای جدید، ظهور طبقه متوسط اروپا، تقویت سلطنت مرکزی و مبارزات جنبش اصلاحات بود. نمونه بارزترین طرح جواهرات باروک، پاپیون سوینی، اولین جواهرات پاپیونی است که در اواسط قرن هفدهم متولد شد. نویسنده فرانسوی مادام دو سوینی (1626-1696) این نوع جواهرات را محبوب کرد.
گردنبندی که در تصویر بالا مشاهده میکنید، نشان میدهد کهمیناکاری، فرآیندی رایج در جواهرات باروک. پخت رنگهای مختلف مینا روی طلا در اوایل قرن هفدهم به عنوان یک نوآوری فنی توسط جواهرسازی به نام ژان توتن (1578-1644) آغاز شد.
سبک باروک جواهرات اغلب دارای زیباییشناسی آگورای قوی است که بیارتباط با استفاده گسترده از میناکاری نیست. این زمانی بود که مینای ظریف همیشه در جلو و عقب جواهرات یافت میشد.
این تکنیک رنگارنگ به ویژه برای بیان گلها مناسب است و در طول قرن هفدهم، گلی وجود داشت که کاملاً خون را در تمام اروپا به جوش میآورد و به یاد ماندنی بود. این گل که اصالتاً هلندی است، در فرانسه یک پدیدهی شگفتانگیز بود: لاله.
در قرن هفدهم،لالهنمادی از جامعه مرفه بود و در گرانترین حالت، یک پیاز لاله را میشد با یک ویلای کامل عوض کرد.
این قیمت قطعاً متورم شده است، اکنون ما اصطلاحی برای توصیف این وضعیت داریم که حباب نامیده میشود، حبابی که قطعاً خواهد ترکید. کمی پس از شکسته شدن حباب، قیمت پیاز لاله شروع به افزایش کرد که به «حباب لاله» معروف است.
در هر صورت، لالهها به ستاره جواهرات باروک تبدیل شدهاند.
در مورد نحوهی قرارگیری الماس، این دوره هنوز زمانی بود که الماسها روی طلا قرار میگرفتند، و فلز مورد استفاده برای قرار دادن الماسها را دست کم نگیرید، زیرا تا قرن هجدهم، استفاده از الماسهای طلا نشان در جواهرات سبک روکوکو کمتر و کمتر رایج بود.
جواهرات این زمان تعداد زیادی از میزهاالماسهای تراشخوردهیعنی، الماس هشتوجهی خام که از یک نوک تراشیده شده، یک الماس بسیار ابتدایی با تراش چندوجهی است.
بنابراین وقتی به عکس بسیاری از جواهرات باروک نگاه میکنید، متوجه میشوید که الماس سیاه به نظر میرسد، در واقع، این رنگ خود الماس نیست، بلکه به دلیل تعداد کم صفحات الماس است که نور نمیتواند از جلوی الماس به داخل آن بتابد و شکست چندگانه از جلو منعکس میشود. بنابراین در نقاشی نیز میتوان تعداد زیادی الماس "سیاه" را مشاهده کرد، دلیل آن مشابه است.
در صنعت جواهرات، سبک باروک ویژگیهای زیر را ارائه میدهد: باشکوه، پر جنب و جوش، با روندی قوی، در عین حال سرشار از تجمل و اشرافیت موقر، و کمتر با ماهیت مذهبی. تمرکز بر شکل ظاهری اجرا، با تأکید بر شکل تغییر و فضای اجرا.
در اواخر دوره، سبک اثر بیشتر به سمت تجمل، عامیانه و رنگارنگ گرایش پیدا کرد و شروع به نادیده گرفتن محتوای تصویرسازی عمیق و اجرای ظریف کرد. سبک باروک متاخر، سبک روکوکو را در برخی جنبهها آشکار کرد.
سبک جواهرات روکوکو
ویژگیها: زنانگی، عدم تقارن، نرمی، سبکی، ظرافت، لطافت و پیچیدگی، منحنیهای «C» شکل، «S» شکل.
ویژگیها: زنانگی، عدم تقارن، نرمی، سبکی، ظرافت، لطافت و پیچیدگی، منحنیهای «C» شکل، «S» شکل.
«روکوکو» (Rococo) از کلمه فرانسوی rocaille به معنای تزئینات سنگی یا صدفی گرفته شده است و بعدها این کلمه به تزئینات سنگی و صدفی به عنوان ویژگیهای این سبک هنری اشاره دارد. اگر سبک باروک مانند یک مرد است، سبک روکوکو بیشتر شبیه یک زن است.
ملکه ماری فرانسه از طرفداران پروپاقرص هنر و جواهرات روکوکو بود.
قبل از شاه لویی پانزدهم، سبک باروک تم اصلی دربار بود، عمیق و کلاسیک است، فضایی باشکوه دارد که قدرت یک کشور را نشان میدهد. در اواسط قرن هجدهم، صنعت و تجارت فرانسه به شدت توسعه یافت و به پیشرفتهترین کشور در اروپا، به جز انگلستان، تبدیل شد. شرایط اجتماعی و اقتصادی و پیشرفت زندگی مادی، پایه و اساس توسعه روکوکو را بنا نهاد، شاهزادهها و اشراف تجملگرا در تمام نقاط فرانسه کاخی باشکوه ساختند که دکوراسیون داخلی آن برعکس تجمل باروک تماشایی است و منعکس کننده ویژگیهای دربار فمینیستی است، یعنی تمرکز بر کاغذبازی و جلوه تزئینی نفیس، ظریف و زیبا. سبک روکوکو در واقع شکلگیری سبک باروک است که عمداً به نتیجه اجتنابناپذیر شدید اصلاح شده است.
شاه لویی پانزدهم در فوریه ۱۷۴۵ به سلطنت رسید، روزی در فوریه ۱۷۴۵ با وسواس بیش از بیست سالهاش در عشق واقعی - خانم پمپادور - روبرو شد، این خانم پمپادور بود که سبک روکوکو را به دوران جدیدی وارد کرد.
سبک جواهرات روکوکو با ویژگیهای زیر مشخص میشود: باریک، سبک، زیبا و تزئینی استادانه، منحنیهای C شکل، S شکل و طوماری شکل و رنگهای روشن برای ترکیب تزئینی.
سبک روکوکو آرت دکو تا حد زیادی از سبک تزئینی چینی الهام گرفته است، سبک فرانسوی از منحنیهای بسیار نرم چین، ظروف چینی و میز و صندلی و کابینت برای الهام گرفتن استفاده میکند.
الگوها دیگر تحت سلطه بتها، نمادهای مذهبی و سلطنتی نبودند، بلکه عناصر طبیعی نامتقارن مانند برگها، تاجهای گل و درختان مو بر آنها غالب بودند.
شکلگیری سبک روکوکو در واقع همان سبک باروک است که عمداً به شکلی افراطی و اجتنابناپذیر اصلاح شده است. اگر میخواهید درباره سبک جواهرات روکوکو و دوستان سبک هنری بیشتر بدانید، توصیه میکنیم فیلم «بزرگترین شومن» را ببینید. کل فیلم، از جواهرات گرفته تا لباس و دکوراسیون داخلی، به خوبی ویژگیها و جذابیت سبک روکوکو را نشان میدهد.
جواهرات سبک روکوکو با تعداد زیادی الماس برش گل رز ساخته میشوند که با پایه صاف و سطوح مثلثی مشخص میشوند.
این سبک تراشدار تا حدود دهه ۱۸۲۰ میلادی رواج داشت، تا اینکه با تراش قدیمی معدن جایگزین شد، اما هرگز به طور کامل از بین نرفت و حتی در دهه ۱۹۲۰، بیش از ۱۰۰ سال بعد، دوباره احیا شد.
صنعت جواهرات با وقوع انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹ به شدت آسیب دید. سپس مرد کوچکی از سیسیل امپراتور فرانسه شد و آن ناپلئون بود. او دیوانهوار آرزوی شکوه سابق امپراتوری روم را داشت و سبک روکوکو زنانه به تدریج از صحنه تاریخ خارج شد.
علاوه بر چندین سبک جواهرات مرموز و باشکوه، آنها سبکهای مختلفی دارند، اما به فرد اجازه میدهند که یکی یا دیگری را حس کند، به خصوص باروک و روکوکو - دربار باروک، روکوکو باشکوه. اما در هر صورت، سبک هنری آنها از آن زمان تاکنون تأثیر عمیقی بر طراحان داشته است.
زمان ارسال: دسامبر-03-2024