داستان عشق قهرمان و قهرمان در تایتانیک حول یک گردنبند جواهری می چرخد: قلب اقیانوس. در پایان فیلم، این گوهر نیز همراه با اشتیاق قهرمان برای قهرمان در دریا فرو می رود. امروز حکایت گوهری دیگر است.
در بسیاری از افسانه ها، بسیاری از اقلام دارای خواص نفرین شده اند. در طول اعصار، گفته می شود که در برخی از کشورهایی که فضای مذهبی به ویژه قوی دارند، همیشه افراد زیادی هستند که به دلیل دست زدن به چیزهای نفرین شده، گرفتار مرگ و مصیبت می شوند. اگرچه هیچ مبنای نظری واقعی برای گفتن اینکه آنها از نفرین می میرند وجود ندارد، در واقع افراد زیادی هستند که از این امر می میرند.
بزرگترین الماس آبی جهان: ستاره امید که به عنوان ستاره امید نیز شناخته می شود، یک زینت الماس برهنه عظیم با رنگ آبی شفاف دریایی است. بسیاری از شرکتهای جواهرسازی، خبرهها و حتی پادشاهان و ملکهها میخواهند آن را به دست آورند، اما هرکسی بدون استثنا به آن دست مییابد بدشانسی زیادی دارد، چه مرده و چه مجروح.
در دهه 1660، تاسمیر، ماجراجوی آمریکایی، این سنگ ناهموار الماس آبی عظیم را در طی یک گنج یابی پیدا کرد که گفته می شود 112 قیراط بوده است. پس از آن، تاسمیر الماس را به پادشاه لوئیس چهاردهم اهدا کرد و تعداد زیادی جوایز دریافت کرد. اما چه کسی فکرش را میکرد که در نهایت تاسمیر کشته میشود، در حین شکار گنج توسط دستهای از سگهای وحشی مورد ضرب و شتم قرار میگیرد و در نهایت میمیرد.
پس از اینکه پادشاه لوئی چهاردهم الماس آبی را به دست آورد، به مردم دستور داد که الماس را صیقل دهند و صیقل دهند و آن را با خوشحالی بپوشند، اما پس از آن شیوع آبله در اروپا آغاز شد، اما زندگی لویی چهاردهم.
بعدها، شرکای لویی پانزدهم، لویی شانزدهم و ملکه او، هر دو الماس آبی را پوشیدند، اما سرنوشت آنها قرار بود به گیوتین فرستاده شود.
در اواخر دهه 1790، الماس آبی به طور ناگهانی به سرقت رفت و تا 40 سال بعد در هلند دوباره ظاهر نشد، زمانی که به کمتر از 45 قیراط کاهش یافت. گفته می شود که ویلهلم صنعتگر الماس برای جلوگیری از بازیابی الماس، این تصمیم را گرفته است. حتی اگر دوباره تقسیم شود، ویلهلم صنعتگر الماس از نفرین الماس آبی در امان نماند و نتیجه نهایی این بود که ویلهلم و پسرش یکی پس از دیگری خودکشی کردند.
فیلیپ، کارشناس جواهرات بریتانیایی، این الماس آبی را در دهه 1830 دید و به شدت جذب آن شد و افسانه ای که این الماس آبی بدشانسی می آورد را نادیده گرفت و سپس بدون تردید آن را خرید. او آن را به نام Hope نامگذاری کرد و همچنین آن را به "Hope Star" تغییر داد. با این حال، الماس آبی به توانایی خود در بدشانسی پایان نداد و کلکسیونر جواهرات به طور ناگهانی در خانه درگذشت.
برادرزاده فیلیپ توماس وارث بعدی الماس آبی شد و الماس آبی به او رحم نکرد. مارث در نهایت اعلام ورشکستگی کرد و معشوقه اش یوسی نیز با طلاق او موافقت کرد. مریخ سپس ستاره امید را فروخت تا بدهی های خود را بپردازد.
در اواخر دهه 1940، شرکت جواهرات بزرگ آمریکایی، هری وینستون، مبلغ هنگفتی را برای خرید "الماس امید" خرج کرد، در یک دوره طولانی، خانواده وینستون تحت تأثیر هیچ نفرینی قرار نگرفته است، اما تجارت در حال رونق است. سرانجام خانواده وینستون الماس آبی را به موزه تاریخ اسمیتسونیان در واشنگتن آمریکا دادند.
درست زمانی که همه فکر می کردند بدشانسی به پایان رسیده است، جواهرات هری وینستون یکی از بزرگترین سرقت جواهرات در تاریخ آمریکا را متحمل شد. بدشانسی از بین نرفت
خوشبختانه اکنون در موزه است و برای هیچ کس بدشانسی نخواهد آورد.
زمان ارسال: ژوئیه-09-2024